خُمس، اصطلاحی فقهی به معنای پرداخت یک پنجم مازاد درآمد سالانه و برخی موارد دیگر مانند معدن و گنج با شروطی که در فقه آمده است. خُمس از فروع دین است و آیه ۴۱ سوره انفال و بیش از ۱۱۰ حدیث در کتابهای روایی از آن سخن گفتهاند.
خمس از موضوعات مهم فقه اسلامی و به طور خاص فقه امامیه است. محاسبه و پرداخت خمس از تکالیفی است که شیعیان در طول زندگی به آن عنایتی ویژه دارند.
نیمی از خمس به سادات فقیر اختصاص دارد و نیم دیگر به عنوان سهم امام در دوران غیبت امام زمان توسط مراجع تقلید در اموری که با توجه به تاریخ زندگی اهل بیت(ع) مورد مصرف خمس تشخیص میدهند، هزینه میگردد.
وجوهات حاصل از پرداخت خمس یکی از منابع اصلی مالی حوزههای علمیه و ترویج دین در جامعه اسلامی است.
محتویات
- ۱ آیۀ خمس
- ۲ خمس در روایات
- ۳ پیشینه خمس در سنت اسلامی
- ۴ احکام خمس
- ۴.۱ مصرف خمس: سهم امام و سهم سادات
- ۴.۲ موارد وجوب خمس
- ۴.۳ محاسبه و پرداخت خمس
- ۴.۴ سال خمسی
- ۴.۵ چند نکته در احکام خمس
- ۴.۶ دست گردان کردن خمس
- ۵ وجوب خمس مازاد درآمد
- ۶ خمس در زمان غیبت
- ۷ خمس و مالیات
- ۸ خمس در فقه اهل سنت
- 9 پانویس
- ۱0 منابع
آیۀ خمس
نوشتار اصلی: آیه خمس
آیه ۴۱ سورۀ انفال به موضوع خمس پرداخته و آن را از نشانههای ایمان شمرده است:
وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیل إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ (ترجمه: و بدانید که هر غنیمتی به دست شما رسید یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه در روز فرقان بر رسولش نازل کرد ایمان دارید)[انفال–۴۱] در این آیه تأکیدهای ادبی متعددی وجود دارد: واعلموا، انّما، مِن شیءٍ، فَإنّ، لِلّه، إن کنتُم آمَنتُم که اهمیت بالای خمس را میرساند.
شأن نزول آیه جایگاه برجستۀ خمس را بهتر مشخص میکند، زیرا این آیه خطاب به مجاهدان جنگ بدر است و ایمان واقعی آنها را مشروط به پرداخت خمس معرفی میکند.(رجوع کنید به آیه خمس)
معنای غنیمت
معنای لغوی «غُنم» هر سود و منفعتی است که به دست انسان برسد، چه منفعت کسب باشد چه غنیمت جنگی یا هر سود دیگری. راغب اصفهانی در مفردات القرآن میگوید غنیمت از ریشه «غنم» (به معنی گوسفند) گرفته شده سپس در هر چیزی که انسان از دشمن و یا غیر دشمن به دست میآورد به کار رفته است. طبرسی نیز غُنم را هر سود و منفعتی میداند نه فقط غنیمت جنگی، همانگونه که لفظ مغانم درآیه ۹۴ سوره نساء به همین معنا به کار رفته است.
حتی کسانی که یکی از معانی غنیمت را غنائم جنگی ذکر کردهاند انکار نمیکنند که معنی اصلی آن معنی وسیعی است که به هرگونه خیری که انسان بدون مشقت به آن دست یابد گفته میشود.
خمس در روایات
در دو کتاب وسایل الشیعه و مستدرک الوسائل حدود ۱۱۰ حدیث درباره موارد وجوب خمس و مصرف آن نقل شده است. از جمله آثاری که برای خمس در روایات بیان شده میتوان به این موارد اشاره کرد:
پیشینه خمس در سنت اسلامی
بیشتر فقها و مفسرین تشریع خمس در اسلام را در سال دوم هجرت، هنگام جنگ بدر دانستهاند. غنیمتهای فراوان به دست آمده در این جنگ مناقشات و اختلاف نظرهایی را بر سر تقسیم غنایم میان جنگ آوران و گردآورندگان غنایم به دنبال داشت. در عرب پیش از اسلام قاعده این بود که معمولا فرمانده جنگ یک چهارم غنایم را دریافت میکرد.[۱۱]
با نزول آیه انفال، همۀ انفال از آن رسول خدا اعلام شد. سپس آیه خمس تملک غنایم را پس از کسر یک پنجم آن به غنیمت گیرندگان اجازه داد. طبری نخستین دریافت خمس از جانب پیامبر اکرم را به غزوه بنی قینقاع نسبت داده است. از پیامبر اکرم احادیث و نامههای متعددی در زمینۀ خمس نقل شده است. از امامان شیعه نیز احادیث بسیاری در موضوع خمس نقل شده است که مهمترین مستند احکام فقهی خمس به شمار میرود.
رسالهها و آثار متعددی را نیز برخی شاگردان امامان شیعه و نیز فقهای دوران غیبت صغری، مانند حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار اهوازی، محمد بن اورمه قمی و محمد بن حسن صفار دربارۀ خمس نگاشتهاند. نگارش رساله و کتاب در این باره و در ادوار بعد نیز مورد توجه فقهای شیعه بوده است.[۱۲]
احکام خمس
مصرف خمس: سهم امام و سهم سادات
در آیه خمس، به شش گروه که صاحبان خمس هستند اشاره شده است: ۱.خداوند (لِلهِ)، ۲.رسول خدا (لِلرّسولِ)، ۳.ذی القُربی، ۴.یتیمان، ۵.مسکینان، ۶.کسانی که در سفر به فقر گرفتار شدهاند.
«ذی القُربی» در لغت به همه خویشاوندان شخص گفته میشود ولی با توجه به روایات، منظور از ذی القربی در این آیه امامان اهل بیت هستند.[۱۳]
سهم امام: «سهم خدا» و «سهم پیامبر» و «سهم ذی القربی» مطابق روایات متعلق به امام جامعه اسلامی (پیامبر یا امام معصوم) بوده و به «سَهم امام» مشهور است که در زمان غیبت کبرا مراجع تقلید به عنوان نائبان عام امام زمان آن را دریافت کرده و در اموری که مطابق تاریخ و روایات، خود اهل بیت صرف میکردند هزینه میکنند.
سهم سادات: بحث دیگر این است که در آیه شریفه، آیا مراد از «یتامی»، «مساکین» و «ابن السبیل» مطلق این افراد هستند؛ یعنی هر کسی که عنوان یتیم، یا مسکین و یا ابن السبیل بر او صدق کند؟ و یا این که مراد، خصوص یتیمان و مساکین و در راه ماندگان از نزدیکان پیامبر و آل رسول است؟
علمای امامیه قائلاند: مراد، یتیمان، مستمندان، و در راه ماندگان از بنیهاشماند.[۱۴] از این رو، این بخش را «سهم سادات» مینامند.
با توجه به تقسیم مصرف خمس به دو بخش عمده «سهم امام» و «سهم سادات»، گاهی از خمس با عبارت «سَهْمَین» یاد میشود.
موارد وجوب خمس
به نظر مشهور فقهای شیعه موارد وجوب خمس بر اساس روایات ائمه معصومین عبارتاند از:
|
محاسبه و پرداخت خمس
- تأخیر در پرداخت خمس جایز نیست و کسی حق ندارد پرداخت خمس را به تأخیر انداخته و خود را بدهکار اهل خمس حساب کند.
- خمس اموال همسر و فرزندان بر عهدۀ خود آنهاست.
- خمس را باید تحویل مرجع تقلید داد یا با اجازه او به مصرف رساند و تصرّف در خمس بدون اذن مجتهد جایز نیست.
- خمس از عبادات است و باید با قصد قربت پرداخت شود.
سال خمسی
هر فرد بالغی لازم است روزی را برای محاسبه سال خمسی خود قرار دهد. برخی مراجع تقلید آغاز سال خمسی را اولین مالی که به انسان میرسد(هدیه، حقوق،...) میدانند، برخی دیگر اولین درآمد و برخی اولین روز آغاز کار.[۱۵] هنگامی که از آغاز سال خمسی یک سال گذشت، آن روز وقت حساب سال است. کیفیت اجمالی محاسبه خمس به فتوای بیشتر مراجع چنین است:
چیزهایی که برای خوراک و مانند آن مورد استفاده قرار میگیرد و عین آن از بین میرود (مانند خوراکیها، مواد شوینده،...) چنانچه تا آخر سال خمسی زیاد بیاید باید خمس (یک پنجم) آن را به قیمت روز بپردازند و چیزهایی از مخارج زندگی که مورد نیاز انسان است و با استفاده از بین نمیرود (مانند فرش، یخچال، وسیله نقلیه و...) اگر آنها را از درآمد بین سال تهیه کرده هر چند سال هم بر آنها بگذرد خمس به آنها تعلق نمیگیرد مگر این که نیازش از آن برطرف شود، اما اگر اصل این وسائل را از درآمد آخر سال که خمس آن داده نشده تهیه کرده باید خمس آن را بپردازد.[۱۶]
- اگر کسی تا به حال حساب سال خمسی نداشته بهترین کار مراجعه حضوری به دفتر مرجع تقلید یا یکی از نمایندگان اوست.
چند نکته در احکام خمس
- کسی که شغل ندارد، اگر اتفاقاً معاملهای کند و سودی ببرد - بعد از آنکه یک سال از وقتی که فایده برده، بگذرد - باید خمس مقداری را که از خرج سالش زیاد آمده بدهد.[۱۷]
- درباره خمس بعضی از درآمدها (مانند: هدیه، جایزه بانکی و...) میان مراجع تقلید اختلاف نظر است.
- چنانچه در هزینۀ سالانه خود زیادهروی کرده باشد خمس آن بخش را نیز باید بپردازد.
- اگر شک داریم میزبان ما خمس میپردازد یا نه، جستجو و کنکاش ممنوع بوده و خوردن غذای او اشکال ندارد.
دست گردان کردن خمس
در مواردی ممکن است شخص در زمان پرداخت خمس خود نتواند همه یا بخشی از آن را بپردازد، از طرف دیگر استفاده از اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته نیز ممنوع است، در اینجا مرجع تقلید یا نماینده او میتواند با توجه به شرایطی که شخص در آن قرار دارد خمس او را دریافت کند تا با پرداخت خمس، شخص وظیفه دینی خود را انجام داده باشد و بتواند در اموال خود تصرف حلال کند و سپس همه یا بخشی از خمس دریافت شده را به عنوان قرض به خود او بازمیگرداند تا پس از رفع مشکل آن قرض را بازپس دهد، به این عمل «دست گردان» کردن میگویند.
وجوب خمس مازاد درآمد
از جمله مناقشاتی که پیرامون خمس مازاد درآمد (ارباح مکاسب) شکل گرفته است آن است که در منابع تاریخی و حدیثی تا زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گزارشهای دریافت خمس به گستردگی گزارشهای دریافت زکات نقل نشده است. این اشکال پاسخهای دامنه دار و تفصیلی را از سوی فقهای قائل به وجوب خمس ارباح مکاسب به همراه داشته است. مضمون پاسخ فقها آن است که ادلۀ خمس به ویژه تعابیر احادیث به خوبی نشان میدهد که وجوب خمس حکمی کلی، قانونی و ثابت است که اختصاص به زمان معینی ندارد.[۱۸] مدافعان قول به تعلق خمس به ارباح مکاسب همچنین مدعی شدهاند که اگر فقرای بنی هاشم از خمس ارباح مکاسب محروم باشند، با توجه به اختصاص یافتن زکات به غیر بنی هاشم، راهی برای تأمین زندگی آنها وجود نخواهد داشت.[۱۹]
خمس در زمان غیبت
یکی از مباحث خمس، چگونگی حکم خمس در زمان غیبت امام معصوم است. نظر مشهور فقهای معاصر آن است که سهم امام در زمان غیبت در مواردی مصرف شود که مرجع تقلید علم یا ظن معتبر دارد که اگر امام معصوم ظاهر باشد، آن را در همان موارد به کار میبرد، همچون تقویت اسلام و حوزههای علوم دینی، تبلیغ اسلام، بنای مساجد در موارد لزوم، امور کتابخانهها و مدارس، رسیدگی به مستمندان و به عبارتی همۀ امور خیر به ترتیب اولویت و اهمیت دینی آنها.[۲۰] در گذشته، اقوال غیرمشهوری نیز درباره خمس وجود داشته است؛ مانند ساقط شدن خمس،[۲۱] وجوب کنار گذاشتن سهم امام[۲۲] و وجوب دفن خمس[۲۳]
دربارۀ سهم سادات در زمان غیبت نیز مشهور فقها قائل به وجوب پرداخت سهم آنان هستند؛ اما تعداد کمی نیز قائل به مباحبودن خمس برای شیعیان و ساقط شدن وجوب آن هستند. این قول را در اصطلاح قول به تحلیل خمس مینامند.[۲۴] از دیگر آراء غیر مشهور فقهی شیعه دربارۀ سهم سادات در زمان غیبت میتوان به قول به وجوب دفن خمس تا زمان ظهور امام(ع) و نیز وجوب حفظ خمس و وصیت کردن به نگهداری آن اشاره کرد.
خمس و مالیات
برخی اشکال میکنند که خمس برای کسانی که به حکومت اسلامی مالیات پرداخت میکنند بیمعنا و نوعی تکلیف مضاعف است. در این نگاه خمس نوعی مالیات برای تأمین نیازها و درآمدهای حکومتهای اسلامی در زمان گذشته محسوب میشده و امروزه با توجه به وضع و وصول انواع مالیاتهای اجباری از سوی حکومت اسلامی فلسفه و جایگاهی برای خمس باقی نمیماند.
این نقد چنین پاسخ داده شده است که این دو به کلی در موارد شمول و مصرف و هدف متفاوت هستند. مالیات دولتی به کل درآمد تعلق میگیرد، اخذ آن نیازی به رضایت صاحب درآمد ندارد، از کلیه شهروندان بدون توجه به دینشان اخذ میشود، و صرف مخارج عمومی جامعه میشود. این در حالی است که مالیات دینی – مشخصا خمس – از مازاد درآمد سالانه مسلمانان شیعه اخذ میشود، اگر فردی نپردازد مجازات دنیوی ندارد و ضمانت پرداخت آن اعتقادات دینی فرد است و صرف اموری از قبیل افراد بیبضاعت و ترویج امور دینی میشود.
خمس در فقه اهل سنت
موضوع خمس در منابع فقهی اهل سنت عمدتا در بخش تقسیم غنایم جنگی در ذیل مبحث جهاد مطرح شده است. فقهای اهل سنت همچون فقیهان شیعه با استناد به آیۀ خمس و احادیث متواتر، در وجوب پرداخت خمس اتفاق نظر دارند. اختلاف نظر میان آنان در موارد وجوب خمس و نیز مصارف آن است. در میان مذاهب اهل سنت مهمترین موارد وجوب خمس، غنایم جنگی است. مستند اصلی آنان آیۀ خمس است که شأن نزول آن بر پایۀ تفاسیر به جنگ بدر باز میگردد. با این حال فقهای اهل سنت گنج را نیز با شرایطی خاص از جمله موارد وجوب خمس دانستهاند. در باب وجوب خمس در فیء و نیز در مواردی همچون انواع معادن و یا خرید زمین از مسلمان توسط ذمی میان فقهای اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد.[۲۵]
پانویس
- لتطیب ولادتهم کافی ج۱ ص۵۴۷
- امام رضا(ع): الخمس عوننا علی دیننا وسائل، ج۹، ص۵۳۸
- امام رضا(ع): الخمس عوننا علی دیننا وسائل، ج۹، ص۵۳۸
- امام صادق(ع): ما ارید بذلک الا ان تطهروا وسائل، ج ۹، ص۴۸۴
- امام رضا(ع): و ما نبذله و نشتری من اعراضنا ممن نخاف سطوته وسائل، ج ۹، ص۵۳۸
- امام کاظم(ع): خداوند نیمی از خمس را برای فقر زدائی از بستگان پیامبر که از زکات و صدقات محرومند قرار داد. و جعل للفقراء قرابة الرسول نصف الخمس فاغناهم به عن صدقات الناس... وسائل، ج ۹، ص۵۱۴
- امام رضا(ع): فان اخراجه... تمحیص ذنوبکم و ما تمهدون لانفسکم لیوم فاقتکم وسائل، ج ۹، ص۵۳۸
- شخصی نزد امام باقر علیهالسلام آمد و خمس مال خود را پرداخت، امام فرمود: بر من و پدرم لازم است که بهشت را برای شما ضمانت کنیم. «ضمنت لک علی و علی ابی الجنّة» وسائل، ج ۹، ص۵۲۸
- امام رضا علیهالسلام فرمود: خمس، کمک ما بر حفظ مکتب است، سپس فرمود: تا میتوانید خودتان را از دعای ما محروم نکنید. «ولا تحرموا انفسکم دعاءنا ما قدرتم علیه» وسائل، ج۹، ص۵۳۸
- امام رضا علیهالسلام فرمود: پرداخت خمس کلید رزق شماست. «فان اخراجه مفتاح رزقکم» وسائل، ج۹، ص۵۳۸
- : خلیل بن احمد، العین، ج ۲، ص۱۳۳، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، ۱۴۰۹
- آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۱، ص۴۷۲
- وسائل الشیعه جلد ششم بحث خمس
- فاضل لنکرانی، محمد جواد، خمس، انفال، فیء در قرآن کریم، ص 92
- توضیح المسائل مراجع، م۱۷۵۲ و م۱۷۵۳
- استفتاآت امام خمینی، ج ۱، س ۱۹۷ و ۱۹۱ و ۱۸۴ و ۱۲۰ و ۱۲۱ - اجوبة الاستفتاآت، س ۹۰۶ و ۹۰۹ و ۹۱۲ و ۸۵۱ تا ۸۵۳ - العروة الوثقی، ج ۲، باب الخمس، م ۶۷
- توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۶۵؛ نوری، توضیح المسائل، م ۱۷۶۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۷۳
- مکارم شیرازی، ناصر، انوارالفقاهه، کتاب الخمس و الانفال، ص۲۹۱-۲۹۲
- بروجردی،مرتضی، المستند فی شرح عروة الوثقی ص۲۰۰-۲۰۱
- بروجردی،مرتضی، المستند فی شرح عروة الوثقی، ص۳۳۰؛ مکارم شیرازی، ناصر، انوارالفقاهه، کتاب الخمس و الانفال، ص۴۸۳
- فیض کاشانی، الوافی، ج ۱۰، ص۳۴۴
- مفید، المقنعه، ص۲۸۶
- نراقی، محمدمهدی، مستند الشیعه فی احکام اشریعه، ج۱۰، ص۱۲۸
- مفید، المقنعه، ص۲۸۵؛ بحرانی،الحدائق الناظره فی احکام العترة الطاهرة، ج ۱۲، ص۴۳۹
- ابن رشد، بدایة المجتهد و نهایة المقتصد، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴
منابع
- ابن رشد، بدایة المجتهد و نهایة المقتصد.
- ابن زهره، غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع.
- آقا بزرگ طهرانی، الذریعه
- بروجردی،مرتضی، المستند فی شرح عروة الوثقی.
- بحرانی،الحدائق الناظره فی احکام العترة الطاهرة.
- خلیل بن احمد، العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، ۱۴۰۹
- خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین.
- طباطبایی یزدی، العروة الوثقی.
- طوسی، الخلاف.
- علامۀ حلی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه.
- فاضل لنکرانی، محمدجواد، خمس انفال و فیء در قرآن کریم، قم: مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، ۱۳۹۲.
- فیض کاشانی، الوافی.
- مفید، المقنعه.
- موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام.
- نراقی، محمدمهدی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه.