ادامه زندگی نامه امام جواد (ع)...
ارتباط با شیعیان
امام جواد با نصب وکیلهایی در مناطق مختلف جهان اسلام، با شیعیان در ارتباط بود، اینکه چرا وی به صورت مستقیم با شیعیان در ارتباط نبود و از وکیل استفاده میکرد چند علت داشت، یکی اینکه امام تحت کنترل و مراقبت شدید دستگاه حاکم بود، دیگر اینکه حضرت میخواست برای امر غیبت زمینه سازی کند.
امام در سرزمینهای اسلامی وکیل یا وکیلهای جداگانهای داشت از جمله در بغداد، کوفه، اهواز، بصره، همدان، قم، ری، سیستان و بُست.[۳۲]
همچنین ارتباط شیعیان با امام، از طریق نامه نگاری نیز بود (ر.ک: توقیع). بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامههای وی به شیعیان مندرج است[۳۳] شیعیان در نامه هایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح میکردند و امام به آنان پاسخ میداد. در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است.[۳۴] در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست.[۳۵]
در موسوعه الامام الجواد،[۳۶] به جز پدر و پسر امام، نام و نشان ۶۳ تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، از مجموع منابع حدیثی و رجالی گرد آمده است، البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نگاشته شده است.[۳۷]
حضرت جواد چندین نامه به کارگزاران خود در شهرهای مختلف همانند همدان و بُست نوشت و برخی از شیعیان ایران نیز به دیدار امام در مدینه رفتند، اینها علاوه بر دیدارهای است که در ایام حج بین امام و شیعیان صورت میگرفت.[۳۸]
احادیث امام
با توجه به اینکه امام جواد(ع) در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید و از طرفی تحت کنترل و فشار دستگاه حاکم بود لذا فرصت زیادی برای ترویج احکام و عقاید شیعی پیدا نکرد. اما در همین فرصت اندک و در شرایطی که از سوی حاکمیت بوجود آمد، وی در تربیت شاگردان و بیان احادیث در مسائل فقهی، تفسیری، عقیدتی، دعا و مناجات، تلاش زیادی انجام داد. آنچه که امروزه از این دوره به دست ما رسیده است حدود ۲۵۰ حدیث در زمینههای مختلف اسلامی است.[۳۹]
فضائل و مناقب
اجابت دعای امام(ع)
داوود بن قاسم میگوید: «روزی با حضرت جواد به باغی رفتیم. به او گفتم: «فدایت شوم! من به خوردن گل حریص هستم. دعایی درباره من بفرمایید!» (که این عادت از من دور شود) حضرت پاسخی نداد و پس از چند روز بدون مقدمه فرمود: «ای ابا هاشم! خداوند خوردن گِل را از تو دور ساخت.»، ابو هاشم گوید: «از آن روز به بعد چیزی در نزد من بدتر و مبغوضتر از گل نبود.»[۴۰]
بارور شدن درخت
در سفر بازگشت امام جواد(ع) از بغداد به مدینه، گروهی از مردم برای خداحافظی، امام را تا خارج شهر بدرقه کردند، هنگام نماز مغرب به محلی که مسجد قدیمی داشت رسیدند، امام به آن مسجد رفت تا نماز بخواند، در حیاط مسجد درخت سدری بود که تا آن زمان میوه نداده بود. آن حضرت آبی خواست و در کنار آن درخت وضو گرفت و نماز را به جماعت اقامه کرد و پس از نماز سجده شکر بجا آورد. آنگاه با مردم خداحافظی کرد و رفت. فردای آن شب درخت به بار نشست و میوه خوبی داد مردم از این موضوع بسیار تعجب کردند. از مرحوم شیخ مفید نقل کردهاند که سالها بعد خود این درخت را دیده و از میوه آن خورده است.[۴۱]
شهادت
معتصم، خلیفه عباسی، امام جواد(ع) را از مدینه به بغداد فراخواند. امام در روز ۲۸ محرم ۲۲۰ق. وارد بغداد شد و در ماه ذی قعده همین سال در بغداد درگذشت.[۴۲]
روز و ماه وفات وی، در برخی منابع، پنجم یا ششم ذیحجه[۴۳] و در برخی دیگر آخر ذیقعده[۴۴] آمده است.
درباره علت شهادت گفته شده قاضی بغداد ابن ابی دُواد در نزد معتصم خلیفه عباسی سخن چینی کرد و دلیل آن هم پذیرفته شدن نظر امام درباره قطع دست سارق بود که این امر باعث شرمندگی ابن ابی دُواد و بسیاری از فقیهان و درباریان شد. پس از تاثیر پذیری خلیفه از این سخنان قاضی، وی تصمیم به قتل امام گرفت در حالی که امام ۲۵ سال بیشتر نداشت. معتصم نیت خود را توسط منشی یکی از وزیرانش عملی ساخت و امام را مسموم کرده به قتل رساند.[۴۵] البته برخی معتقدند که امام به وسیله ام فضل دختر مأمون مسموم شد.[۴۶]
شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق) میگوید: «هرچند عدهای گفتهاند که امام جواد(ع) با سم درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت بدهم.» اما مسعودی (متوفای ۳۴۶ق) میگوید: «معتصم و جعفر بن مأمون (برادر ام الفضل همسر امام جواد) دائماً در اندیشه کشتن امام جواد(ع) بودند. با توجه به اینکه امام جواد از ام الفضل فرزندی نداشت و فرزندش علی از همسر دیگرش بود، جعفر خواهرش ام الفضل را تحریک کرد که او را مسموم نماید. بدین طریق سمی را در انگور نهادند و امام از آن خورد.» مسعودی در ادامه نوشته است کهام الفضل پس از آن، پشیمان شد و میگریست و امام او را نفرین کرد و این نفرین به وقوع پیوست و سرانجام ام الفضل به مرضی سخت مبتلا شد.[۴۷]
اصحاب
بسیاری از یاران وی که از یاران پدر و فرزندش (امام هادی) نیز بودند دارای تالیفات در زمینههای فقهی و اعتقادی بودند و در جامعه خود از افراد تاثیرگذار محسوب میشدند. یاران و راویان امام جواد حدود ۱۲۰ تن هستند که تقریباً ۲۵۰ روایت را از او نقل کردهاند. این روایات در موضوعات مختلف فقهی، تفسیری و عقیدتی است. کمی روایات منقول از امام به جهت تحت کنترل بودن وی و سن کم وی در زمان شهادت است. از راویان و اصحاب معروف وی میتوان از علی بن مهزیار، احمد بن ابی نصر بزنطی، زکریا بن آدم، محمد ین اسماعیل بن بزیع، حسن بن سعید اهوازی و احمد بن محمد برقی نام برد.
راویان و اصحاب امام جواد اختصاص به شیعه نداشت بلکه از فرقههای دیگر از جمله اهل سنت نیز در بین آنها وجود داشت.[۴۸]
معرفی برخی از اصحاب
عبدالعظیم حسنی
نوشتار اصلی: عبدالعظیم حسنی
عبدالعظیم حسنی یکی از یاران امام جواد(ع) است که چند روایت از وی نقل کرده است. عبدالعظیم در ری ساکن شد و به ترویج احادیث اهل بیت همت گماشت، در اثر تلاشهای او شیعیان در این منطقه زیاد شدند.
گفتهاند علت مهاجرت وی از مدینه به ری، فشار و اختناق بسیار زیاد از سوی خلفای عباسی بود که بسیاری از علویان مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و هر کدام به شهری و دیاری رفتند. عبدالعظیم حسنی به ری آمد و در همان شهر درگذشت و مزارش هم اینک معروف و مشهور است و بسیاری از مردم، حتی از اهل سنت نیز به زیارت ایشان میروند.[۴۹]
ابراهیم بن هاشم قمی
نوشتار اصلی: ابراهیم بن هاشم قمی
ابراهیم بن هاشم یکی از اصحاب امام جواد(ع) بوده است که علمای رجال از وی با عنوان جلیل القدر، ثقه و از بزرگان اهل حدیث یاد کردهاند. ابراهیم از اهالی کوفه بود که به قم مهاجرت کرد و در این شهر به ترویج احادیث و اخبار پرداخت. کتاب نوادر و کتاب قضاوتهای امام علی(ع) از آثار اوست. وی از شاگردان یونس بن عبدالرحمان (صحابی امام رضا) بوده است. وی در ابواب مختلفی مانند باب مناقب، دلالات، اصحاب و زکات از امام جواد(ع) روایت نقل کرده است.[۵۰]
سخنان بزرگان اهل سنت درباره وی
گفتگوها و مناظرات علمی امام جواد در دوران حکومت مامون و معتصم که گره از مشکلات و مسایل علمی و فقهی میگشود باعث اعجاب و تحسین دانشمندان و پژوهشگران اسلامی اعم از شیعه و سنی شده است بطوریکه بسیاری از آنها شخصیت علمی امام را ممتاز دانسته و آنرا ستودهاند که در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم:
سبط ابن جوزی میگوید: او در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود.[۵۱]
ابن حجر هیثمی مینویسد: مامون او را به دامادی انتخاب کرد زیرا با وجود کمی سن، از نظر علم و آگاهی و حلم، بر همه دانشمندان برتری داشت.[۵۲]
فتال نیشابوری بیان میکند که : مأمون شیفته او(امام جواد) شد زیرا میدید که او با وجود کمی سن، از نظر علم و حکمت و ادب و کمال عقلی به چنان رتبه والایی رسیده که هیچ یک از بزرگان علمی آن روزگار بدان پایه نرسیدهاند.[۵۳]
جاحظ عثمان معتزلی که از مخالفان خاندان علی(ع) بوده، امام جواد را در شماره ده تن از طالبیانی (خاندان ابوطالب) آورده که درباره آنان چنین گفته است: هریک از آنان، عالم، زاهد، عبادت پیشه، شجاع، بخشنده، پاک و پاک نهادند.[۵۴]
توسل به امام جواد (ع)
نوشتار اصلی: توسل
برخی از شیعیان با توجه به توصیههایی که برخی از عالمان شیعی داشتهاند، برای گسترش رزق و گشایش در امور مادی به امام جواد(ع) توسل میجویند و او را باب الحوائج در این زمینه میخوانند. نمونهای از این توصیه نقل مجلسی دوم از ابوالوفاء شیرازى است که مدعی شده پیامبر (ص) در خواب او را به توسل به امام جواد (ع) در امور مادی توصیه کرده است.
سخن ابولوفا به نقل علامه مجلسی چنین است:
«زمانی به دست (فرزند الیاس ) حاکم منطقۀ کرمان دستگیر شد و مدتّى نه چندان طولانى ، با غل و زنجیر در زندان به سر مىبرد. با گذشت زمان متوجه شدم ،توطئهى کشتن مرا طرحریزى مىکنند، نگران شدم که براى نجات و رهایى از این توطئه چه کنم ؟ یکى از شبها با حال تضرع و ناله در درگاه خداوند، به امام زین العابدین (ع) متوسل شده و رهایى خویش را طلب نمودم. در همان حال ، خواب چشمانم را ربود و در عالم خواب پیامبر اسلام (ص) را دیدم ، که فرمود: به من و دخترم فاطمه ، و حسن و حسین و... متوسل مشو، بلکه براى طلب رزق و روزى و رفع مشکلات خود به فرزندم جواد (ع) متوسل شو، که خداوند به سبب او حاجتت را بر مىآورد.»[۵۵]
مطالعه بیشتر
- مسند امام جواد(ع)، جمعه و رتّبه عزیز الله العطاردی، الموتمر العالمی للامام الرضا علیهالسلام، قم: امیر، ۱۴۱۰ق.
- زندگانی سیاسی امام جواد(ع)، جعفر مرتضی عاملی، المرکز الاسلامی للدراسات
- پیشوایان هدایت، گروه مولفان، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت
پانویس
- پرش به بالا ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۱۵و۴۹۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۱.
- پرش به بالا ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۱۵و۴۹۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۱.
- پرش به بالا ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص۳۷۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، صص ۱۲-۱۳.
- پرش به بالا ↑ (ص ۸۰۴ ـ ۸۰۵/ فضل بن حسن طبرسی، ۱۴۱۷؛ص۱۲۸.
- پرش به بالا ↑ برای نمونه رجوع کنید به سعدبن عبداللّه اشعری ؛ص۹۹/دلائل الامامه، ص۳۸۳.
- پرش به بالا ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب،ج ۴،ص ۳۷۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰،صص ۱۲-۱۳.
- پرش به بالا ↑ طبری، این ازدواج را در سال ۲۰۲ق میداند. طبری، ج ۷، ص۱۴۹.
- پرش به بالا ↑ ابن شهرآشوب،همان،ج۴،ص۳۸۰.
- پرش به بالا ↑ قمی، منتهی الامال، ج۲، ص۲۳۵.
- پرش به بالا ↑ ابن فندق، تاریخ بیهق، ص۴۶.
- پرش به بالا ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۱۰، تحقیق و تدقیق و تعلیق: علی شیری، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق./۱۹۸۸م.، ص۲۹۵.
- پرش به بالا ↑ خلاصه این مناظره در ادامه آمده است.
- پرش به بالا ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۸۴.
- پرش به بالا ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴،ص۳۸۰.
- پرش به بالا ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۶۵.
- پرش به بالا ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۶۶.
- پرش به بالا ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۵۸۶.
- پرش به بالا ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۵۰، صص۲۰و۲۳و۳۵.
- پرش به بالا ↑ مریم آیه ۱۲.
- پرش به بالا ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۲.
- پرش به بالا ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب،ج۱، ص۳۸۲.
- پرش به بالا ↑ نوبختی، حسن بن موسی، ص۸۸.
- پرش به بالا ↑ طبری، دلائل الامامة، ص۲۰۴ تا ۲۰۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۹۸ تا ۱۰۰.
- پرش به بالا ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۸۰.
- پرش به بالا ↑ طبرسی، احتجاج، صص۴۴۳و۴۴۴؛ المسعودی، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، صص ۱۸۹-۱۹۱.
- پرش به بالا ↑ طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۴۷۸.
- پرش به بالا ↑ طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۴۷۸.
- پرش به بالا ↑ عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱،صص ۳۱۹و۳۲۰و مجلسی، بحار الانوار،ج۵۰،صص۵و۶.
- پرش به بالا ↑ شیخ صدوق، التوحید، ص۱۰۱.
- پرش به بالا ↑ شیخ طوسی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷۹ به نقل از حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۴۹۰.
- پرش به بالا ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۲۹.
- پرش به بالا ↑ جاسم، حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۷۹.
- پرش به بالا ↑ ر.ک: جعفریان، ص۴۸۹.
- پرش به بالا ↑ برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۳، ص۳۹۹، ج ۴، ص۲۷۵، ۵۲۴، ج ۵، ص۳۴۷؛کشّی، ص۶۱۰- ۶۱۱.
- پرش به بالا ↑ موسوعه الامام الجواد، ج ۲، ص۵۱۵ ـ ۵۲۱.
- پرش به بالا ↑ ج ۲، ص۴۱۶ـ ۵۰۸.
- پرش به بالا ↑ برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۳، ص۳۳۱، ۳۹۸، ج ۵، ص۳۹۴، ج ۷، ص۱۶۳ ؛ کشّی، ص۶۰۶، ۶۱۱.
- پرش به بالا ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، صص۴۹۲و ۴۹۳.
- پرش به بالا ↑ عطاردی، همان، ص۲۴۹.
- پرش به بالا ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۵۸۶.
- پرش به بالا ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۹۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۷۸؛ فتال نیشابوری، همان، ص۲۴۱و۲۴۲.
- پرش به بالا ↑ المفید، الارشاد، قم: سعید بن جبیر، ۱۴۲۸ق.، ص۴۸۱.
- پرش به بالا ↑ ابن ابی الثلج، ص۱۳.
- پرش به بالا ↑ سعدبن عبداللّه اشعری ؛ ص۹۹/ فضل بن حسن طبرسی، ۱۴۱۷، ج ۲، ص۱۰۶.
- پرش به بالا ↑ عیاشی، همان، ج۱، ص۳۲۰.
- پرش به بالا ↑ عاملی، همان، ص۱۵۳.
- پرش به بالا ↑ المسعودی، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، ص۱۹۲.
- پرش به بالا ↑ همان، صص ۳۱۴و ۳۱۵و ۲۶۲و ۲۸۳و ۳۱۹و ۲۷۱.
- پرش به بالا ↑ عطاردی،مسند الامام الجواد، صص۲۹۸ تا ۳۰۸.
- پرش به بالا ↑ عطاردی،مسند الامام الجواد، صص ۲۵۲و ۲۵۳.
- پرش به بالا ↑ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۵۹.
- پرش به بالا ↑ .هیثمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۲۰۶.
- پرش به بالا ↑ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۲۳۷.
- پرش به بالا ↑ عاملی، مرتضی، زندگانی سیاسی امام جواد، ص۱۰۶.
- پرش به بالا ↑ دعوات راوندى .. 191، ح 530. بحار الانوار: ج 91، ص 35، و ج 99، ص 249
منابع
- ابن ابی الثلج، تاریخ الائمه، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، چاپ محمود مرعشی، قم : کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
- المسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، قم: منشورات الرضی، ۱۴۰۴ق.
- بیهقی، ابوالحسن علی بن زید، تاریخ بیهق، تهران، کتابفروشی فروغی، تصحیح و تعلیق احمد بهمنیار، با مقدمه محمد بن عبدالوهاب قزوینی.
- جاسم، حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه محمد تقی آیت اللهی، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۶ش.
- خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- دمشقی، اسماعیل بن کثیر، البدایه و النهایه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
- سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، تهران، ناصر خسرو مروی، مکتبة نینوی الحدیثه.
- سعد بن عبداللّه اشعری، کتاب المقالات و الفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۴۱ش.
- ابن شهر آشوب، ابی جعفر محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دار الاضواء.
- شیخ طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، اختیلر معرفة الرجال، تصحیح و تعلیق حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد،۱۳۴۸ش.
- شیخ طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، تهذیب الکلام،محقق سید حسن الحرسان، بیروت، دار الاضواء، الطبعة الثالثه، ۱۴۰۶ ه/ ۱۹۸۵م.
- شیخ صدوق، ابن بابویه، التوحید، مصحح هاشم حسینی الطهرانی،، قم، انتشارات النشر الاسلامی.
- شیخ صدوق، ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، مترجم علی اکبر غفاری، نشر صدوق، تهران، اول، ۱۳۷۳ش.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ترجمه هاشم رسولی محلاتی، انتشارات علمیه اسلامیه، دوم.
- دلائل الامامه، منسوب به محمدبن جریر طبری آملی، قم : مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳ق.
- طبرسی، الاحتجاج، مصحح ابراهیم البهادری و محمد هادی به، قم، انتشارات اسوه، الطبعة الاولی، ۱۴۱۳ق.
- عاملی، جعفر مرتضی، زندگانی سیاسی امام جواد(ع).
- عطاردی، عزیز الله، مسند الامام الجواد، قم، الموتمر العالمی للامام الرضا، ۱۴۱۰ق.
- عیاشی، ابی نصر محمد بن مسعود، التفسیر العیاشی، تهران، المکتبة العلمیه الاسلامیه، تصحیح هاشم رسولی محلاتی.
- طبرسی، ابی منصور احمد بن علی بن ابی طالب، احتجاج، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات.
- طبرسی،فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، ۱۴۱۷ق.
- محمد بن حسن طوسی،مصباح المتهجد، بیروت، ۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، دار احیا التراث، العربی، بیروت، الثالثه، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳.
- موسوعه الامام الجواد علیهالسلام، قم : مؤسسه ولی العصر علیهالسلام للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۹ق.