عقاید من

یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لا اله الا هو

عقاید من

یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لا اله الا هو

  • ۰
  • ۰

امام سجاد(ع) 2

ادامه زندگی نامه امام سجاد(ع)...

فضائل و مناقب

عبادت

مالک بن انس می‌گوید: علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» می‌گویند.[۳۵]

ابن عبد ربّه می‌نویسد: هنگامی که علی بن حسین آماده نماز می‌شد، لرزه عجیبی وجودش را فرا می‌گرفت. از ایشان در این باره سؤال شد، فرمود: «وای بر شما! آیا می¬دانید که من در برابر چه کسی می‌خواهم بایستم و در برابر چه کسی می‌خواهم مناجات کنم؟!»[۳۶]

مالک بن انس می‌گوید: هنگامی که علی بن حسین احرام می‌بست، لبیک اللّهمّ لبیک را قرائت کرد و در همان لحظه، بیهوش شده و از مرکب خود به زمین افتاد.[۳۷]

کمک به فقرا

ابو حمزه ثمالی می‌گوید: علی بن حسین شبانه مقداری غذا بر دوش خود گذاشته و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می‌رساند و می‌فرمود: «صدقهای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می‌کند.»[۳۸]

محمد بن اسحاق می‌گوید: مردمی از مدینه زندگی می‌کردند و نمی‌دانستند معاش آنها از کجا تأمین می‌شود؛ با درگذشت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.[۳۹]

امام سجاد(ع):
«حق خواهنده، دادن بدو بمقدار نیاز است. حق کسی که چیزی از او خواسته شده اینست که اگر داد، از او با سپاس و قدردانی از فضل او، پذیری. و اگر نداد عذر او را قبول کنی.»

شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۸۷.

شب هنگام انبانهای نان را بر پشت خود برمی‌داشت و به خانه مستمندان می‌رفت و می‌گفت : صدقه پنهانی آتش غضب پروردگار را خاموش می‌کند. برداشتن این انبانها بر پشت او اثر نهاده بود و چون به جوار پروردگار رفت به هنگام شست و شوی آن حضرت آن نشانه‌ها را بر پشت او دیدند[۴۰] ابن سعد نویسد: چون مستمندی نزد او می‌آمد، برمی‌خواست و حاجت او را روا می‌کرد و می‌گفت : صدقه پیش از آنکه به دست خواهنده برسد، به دست خدا می‌رسد.[۴۱]

سالی قصد حج کرد. خواهرش سکینه توشه‌ای به ارزش هزار درهم برای وی آماده ساخت. چون به حره رسید، آن توشه را نزد او بردند، و امام همه آنرا بر مستمندان پخش فرمود.[۴۲]

پسر عموئی مستمند داشت، علی بن الحسین(ع) شب هنگام چنانکه وی او را نشناسد، نزدش می‌رفت و چند دینار بدو می‌بخشید آنمرد می‌گفت: علی بن الحسین رعایت خویشاوندی را نمی‌کند، خدا او را سزا دهد. امام این سخنان را می‌شنید و شکیبائی و بردباری می‌کرد و خود را بدان خویشاوند نمی‌شناساند. چون به دیدار خدا رفت آن احسان از آن مرد بریده شد و دانست که آن مرد نیکوکار علی بن الحسین بوده است پس بر سر مزار او رفت و گریه کرد.[۴۳]

ابونعیم نویسد: دو بار مال خود را با مستمندان قسمت کرد و گفت: خداوند بنده مؤمن گناهکار توبه کار را دوست دارد[۴۴] و نویسد: مردم او را بخیل می‌دانستند و چون بجوار حق رفت دانستند که هزینه صد خانوار را عهده‌دار بوده است.[۴۵] چون گدائی نزد او می‌آمد می‌گفت مرحبا به کسی که توشه مرا به آخرت می‌برد.[۴۶]

رفتار با بردگان

از تلاشهای امام، که هم جنبه دینی داشت و هم سیاسی، توجه به بردگان بود؛ قشری که بخصوص از زمان خلیفه دوم(عمر بن خطاب) به بعد و مخصوصا در عصر امویان، مورد شدیدترین فشارهای اجتماعی بوده و از محروم¬ترین طبقات جامعه اسلامی در قرون اولیه به¬شمار می-رفتند.

امام سجاد، همانند امیرالمؤمنین علی(ع) که با برخورد اسلامی خویش بخشی از موالی عراق را به سمت خویش جذب کرد، کوشید تا حیثیت اجتماعی این قشر را بالا برد.

سید الاهل نوشته است: امام [سجاد(ع)]در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را می‌خرید. این خریدن تنها برای آزاد کردن آنها بود. بردگان که چنین نیتی از امام می‌دیدند، خود را در معرض او می‌نهادند تا امام آنها را بخرد. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها می‌پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می‌خورد که همگی از موالی امام بودند.[۴۷]

آثار

امام سجاد(ع):
بارالها، چنان کن که از هیبت پدر و مادرم همانسان که از هیبت پادشاه خودکامه، بیمناک باشم و به آنان چون مادری مهربان نیکی کنم. و طاعت مرا نسبت به آنان و نیکویی مرا درباره ایشان در نظرم از خواب در چشم خسته شیرینتر کن و از آب خنک در کام تشنه گواراتر. چندان که خرسندی شان را بر خرسندی خود برتری دهم، و آرزوشان را بر آرزوی خود مقدم بدارم، و نیکویی آنان را، هرچند اندک، درباره خود بسیار شمارم، و نیکویی خود را در مورد آنان، هر چند بسیار، اندک انگارم.

صحیفه سجادیه، دعای ۲۴، ص ۱۵۲.

شیخ مفید می‌نویسد: علمای عامه (اهل سنت) علوم بسیاری را از امام سجاد(ع) نقل کرده‌اند و پندها، دعاها، [احادیثی] در فضل قرآن، حلال و حرام، جنگ‌ها و روزها (تاریخ) از وی بجا مانده است که نزد علما مشهور است.[۴۸] گفتنی است از امام سجاد حدود سیصد حدیث در کتب اربعه شیعه آمده است.[۴۹]

صحیفه سجادیه

نوشتار اصلی: صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه، مجموعه دعاهای امام سجاد(ع) و آینه‌ای است که تصویر اجتماع آن روز -به ویژه مدینه- را در آن می‌توان دید: بیزاری از کردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه می‌بیند و می‌شنود، و روشن نمودن راه درست در پرتو تربیت دین و قرآن و پاکیزه ساختن جانها از آلایش؛ گویی امام می‌خواهد تا آنجا که ممکن است، به زبان دعا مردم را از شیطان ببرد و به خدا پیوند دهد.[۵۰] صحیفه سجادیه توسط افراد مختلف به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

 

رساله حقوق

نوشتار اصلی: رسالة الحقوق

رساله حقوق، یکی از چند اثر منسوب به امام سجاد(ع) است. در این رساله ۵۱ حق (یا ۵۰ حق طبق برخی نسخه ها) شمارش شده است.[۵۱] این اثر را افراد مختلفی به فارسی برگردانیده‌اند و بارها به چاپ رسیده است.

برخی از حقهای شمارش شده در این رساله از این قرار است:

  1. حق خدا

  2. حق نفس

  3. حق زبان

  4. حق نماز

  5. حق صدقه

  6. حق معلم

  7. حق رعیت

  8. حق زن

  9. حق مادر

  10. حق پدر

  11. حق فرزند

  12. حق برادر

  13. حق بنده

  14. حق همنشین

  15. حق همسایه

  16. حق وام‌خواه

  17. حق خصم بر تو

  18. حق شادکننده تو

  19. حق بدکننده

  20. حق اهل ذمه

دعای سحر مشهور به دعای ابوحمزه

نوشتار اصلی: دعای ابوحمزه ثمالی

این دعا را امام زین‌العابدین در سحرهای ماه رمضان می‌خواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است. این دعا دربردارنده مفاهیمی متعالی و تعابیری شیوا و فصیح است.

زیارت امین الله

نوشتار اصلی: زیارت امین الله

زیارتنامه‌ای است که امام سجاد (ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی (ع) خوانده است.

یاران و شاگردان

  • سُلَیم بن قیس هلالی: از اصحاب خاصّ چهار امام نخست شیعه(ع) که محضر امام باقر(ع) را هم درک کرده است. او از قدیمی‌ترین علمای شیعه و بزرگان اصحاب ائمه(ع) و مورد وثوق آنان و نزد ایشان از محبوبیت خاصّی برخوردار بوده است.

  • محمد بن جُبَیر بن مُطعِم

سخنان بزرگان اهل سنت درباره وی

محمد بن مسلم زهری:

نه هاشمی‌ای را برتر از او و نه کسی را فقیه‌تر از او دیدم.[۵۲]

شافعی:

او فقیه‌ترین مردم مدینه بود.[۵۳]

جاحظ:

کسی را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدم بودن او سخنی گوید.[۵۴]

پانویس

  1. پرش به بالا شیخ مفید نام مادر وی را شاه زنان دختر یزدگرد پسر شهریار پسر کسری می‌داند و در ادامه می‌نویسد: گفته می‌شود که نام وی شهربانو بوده است. المفید، الارشاد، ج۲، ص ۱۳۷.

  2. پرش به بالا رجوع کنید به: شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۱۰-۲۶.

  3. پرش به بالا طبقات، ج۵، ص۱۶۲؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۲۶.

  4. پرش به بالا عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۲۷؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۲۶.

  5. پرش به بالا ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴،ص۳۸۶؛ کسروی، موسوعة رجال الکتب التسعة، ج ۳، ص ۶۴؛ ابوحاتم رازی، الجرح و التعدیل، ج ۶، ص ۱۷۸؛ دولابی، الکنی و الاسماء، ج ۱، ص ۱۴۷؛ سیوطی، طبقات الحفّاظ، ص ۳۷؛ ذهبی المقتنی فی سرد الکنی، ج ۱، ص ۱۹۹؛ مزّی، تهذیب الکمال، ج ۱۳، ص ۲۳۶.

  6. پرش به بالا ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۸۶؛ ذهبی، العِبَر، ج ۱، ص ۸۳؛ مزّی، تهذیب الکمال، ج ۱۳، ص ۲۳۶؛ ابن تغری، النجوم الزاهرة، ج ۱، ص ۲۲۹؛ ابن خَلَّکان، وفیات الاعیان، ج ۳، ص ۲۶۶؛ ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج ۷، ص ۲۳۱؛ کسروی، موسوعة رجال الکتب التسعة، ج ۳، ص ۶۴.

  7. پرش به بالا ابن خَلَّکان، وفیات الاعیان، ج ۳، ص ۲۷۴؛ قلقشندی، صبح الاعشی، ج ۱، ص ۵۱۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص ۱۶۰؛ ثعالبی، ثمارالقلوب، ص ۲۲۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص ۷۹.

  8. پرش به بالا ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۲۲۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۲۷۳.

  9. پرش به بالا قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج ۳، ص۲۶۶.

  10. پرش به بالا ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج ۵، ص ۲۲۲؛ ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق، ج ۱۷، ص ۲۵۶؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۹۱.

  11. پرش به بالا ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق، ج ۱۷، ص۲۳۱.

  12. پرش به بالا شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص ۱۴۳، مسعودی رحلت امام را سال ۹۵ نوشته است. نک: مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص ۱۶۰

  13. پرش به بالا المفید، الارشاد، الجزء الثانی، ص۱۳۸.

  14. پرش به بالا مفید، الارشاد، ص۳۸۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۱۸۹؛ ابن جوزی، تذکره الخواص، ص۳۳۳-۳۳۲.

  15. پرش به بالا المفید، الارشاد، بیروت: مؤسسة آل البیت(ع) لتحقیق التراث، ۱۴۱۴/۱۹۹۳، ص ۱۵۵.

  16. پرش به بالا کافی، ج۱، صص ۱۸۸-۱۸۹.

  17. پرش به بالا مفید، الاختصاص، ص۲۱۱؛ منتخب الاثر باب هشتم ص۹۷؛ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۸۲-۱۸۱؛ عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۲، ص ۲۸۵

  18. پرش به بالا المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۸.

  19. پرش به بالا المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۹.

  20. پرش به بالا ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، صص ۴۸۶، ۴۸۸؛ اعلام الوری، ص۲۰۷

  21. پرش به بالا شیخ مفید، الارشاد، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ص ۲۵۴; مجلسی، بحار الانوار، المکتبة الاسلامیه، ج ۴۶، ص ۱۲

  22. پرش به بالا مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۱۱۳؛ طبرسی، اعلام الوری، ج ۱، ص ۴۶۹.

  23. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۵۱-۵۲.

  24. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۵۶-۵۷.

  25. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص ۵۸-۵۹.

  26. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۷۵.

  27. پرش به بالا منتظرالقائم، تاریخ امامت، ص۱۵۹، به نقل از: شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۶.

  28. پرش به بالا سید بن طاووس، اللهوف، ص ۲۹۰ و مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۱۴۹ و شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ج ۱، ص ۷۹۴.

  29. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۸۲-۸۳.

  30. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۶.

  31. پرش به بالا طبری نوشته است که امام سجاد(ع) با مروان دوستی قدیمی داشت. ولی این سخنی بی‌اساس است چرا که مروان هیچگاه به بنی هاشم روی خوش نشان نداده است. بنابراین جایی برای دوستی او با امام(ع) نبوده است. طبری می‌خواهد جوانمردی را که خاندان هاشم از حد اعلای آن برخوردار بوده‌اند نادیده بگیرد و آن را به حساب دوستی شخصی بگذارد. شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۸۳.

  32. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۶.

  33. پرش به بالا نک: جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص۲۸۶.

  34. پرش به بالا کشی، رجال الکشی، ص۱۲۶؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص ۱۲۶.

  35. پرش به بالا ذهبی، العِبَر، ج ۱، ص ۸۳.

  36. پرش به بالا ابن عبد ربه، عقدالفرید، ج ۳، ص ۱۶۹؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۲.

  37. پرش به بالا ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۲.

  38. پرش به بالا ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.

  39. پرش به بالا ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.

  40. پرش به بالا حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ کشف الغمه ج ۲ ص ۷۷؛ مناقب ج ۴ ص ۱۵۴؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۱۵۴؛ خصال ص ۶۱۶؛ علل الشرایع ص ۲۳۱؛ بحار ص ۹۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص ۱۴۷-۱۴۸.

  41. پرش به بالا طبقات ج ۵ ص ۱۶۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.

  42. پرش به بالا کشف الغمه ج ۲ ص ۷۸؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۵۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.

  43. پرش به بالا کشف الغمه ج ۲ ص.۱۰۷ حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۴۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.

  44. پرش به بالا همان کتاب ص ۱۳۶ طبری بخش ۳ ص.۲۴۸۲ طبقات ج ۵ ص ۱۶۲؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.

  45. پرش به بالا صفة الصفوة ج ۲ ص ۵۴؛ حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ طبقات ج ۵ ص ۱۶۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.

  46. پرش به بالا کشف الغمه ج ۲ ص ۷۷؛ مناقب ج ۴ ص ۱۵۴؛ حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ بحار ص ۱۳۷؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.

  47. پرش به بالا سید الاهل، زین العابدین، صص ۷، ۴۷.

  48. پرش به بالا المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۳.

  49. پرش به بالا منتظر القائم،‌تاریخ امامت، ص۱۷۲.

  50. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۰۵.

  51. پرش به بالا شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۱۶۹-۱۷۰.

  52. پرش به بالا ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۹، ص۱۲۴؛ الذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵؛ الامینی، تکملة الغدیر، ج۲، ص۴۰۶.

  53. پرش به بالا ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۷۴.

  54. پرش به بالا ابن عنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۱۹۴؛ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۰۸.

منابع

  • ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق: محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت:‌دار احیاء الکتب العربیة، عیسی البابی الحلبی وشرکاه، ۱۹۶۲م.

  • ابن عنبه، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، تصحیح: محمد حسن آل الطالقانی، النجف الأشرف: منشورات المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰-۱۹۶۱م.

  • امام سجاد، صحیفه سجادیه، ترجمه اسدالله مبشری، تهران: نشر نی، ۱۳۷۰.

  • ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۹، تحقیق وتدقیق وتعلیق : علی شیری،بیروت:‌دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

  • الامینی، عبدالحسین، تکملة الغدیر: ثمرات الاسفار الی الاقطار، تحقیق: مرکز الامیر لاحیاء التراث الاسلامی، مراجعة و تصحیح: مرکز الغدیر للدراسات و النشر و التوزیع، بیروت: ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م.

  • الذهبی، تذکرة الحفاظ، بیروت:‌دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.

  • شهیدی، سیدجعفر، زندگانی علی بن الحسین(ع)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵.

  • المفید، محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، قم: المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.

  • سید الاهل، عبدالعزیز، زین العابدین، قاهره: مکتبة وهبة، ۱۹۶۱.

  • منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، چ۱۵، قم: دفتر نشر معارف، ۱۳۹۰.

 

  • ۹۵/۰۸/۱۴
  • سجاد اکبری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی